زندگی نباتی (یا گیاهی) به معنای ادامه عملکردهای حیاتی بدن، به استثنای فعالیتهای ذهنی و اجتماعی است. در این حالت، فرد آگاهی از محیط اطراف و هویت خود را از دست میدهد که ناشی از آسیب به قشر مغز و ساختارهای زیر قشری آن است.
تشخیص شدت این وضعیت توسط متخصصان مغز و اعصاب و مراقبتهای ویژه با استفاده از علائم بالینی و مقیاسهای استاندارد انجام میشود. هرچند که علم پزشکی با وجود پیشرفتهای چشمگیر هنوز ابزار دقیقی برای سنجش کامل هوشیاری ارائه نداده است، اما تحقیقات نشان میدهد که عدم واکنش به محرکهای خارجی لزوماً به معنای عدم درک آگاهانه این افراد نیست. با این مقاله از دکتر حسین زاده بختوری همرته باشید.
علائم زندگی نباتی چیست؟
فردی که در حالت ناآگاه و بیپاسخ قرار دارد، دچار آسیب جدی به مغز شده است. این افراد فاقد عملکردهای شناختی یا توانایی تفکر هستند، اما چون ساقه مغز آنها همچنان فعال است، ممکن است شرایط زیر را تجربه کنند:
- تنظیم خودکار تنفس و ضربان قلب بدون نیاز به دستگاههای کمکی
- باز و بسته کردن چشمها
- داشتن چرخه منظم خواب و بیداری
- بروز رفلکسهای پایهای
- حرکت دادن چشمها، پلک زدن یا ریختن اشک
- تولید اصوات نالهوار، غرغر کردن یا حتی لبخند زدن
از طرفی، با توجه به آسیب شدید مغزی و قطع کامل اتصالات مغز، این افراد قادر به انجام فعالیتهای زیر نخواهند بود:
- نمیتوانند اشیا را با چشم دنبال کنند
- به صداها یا دستورات واکنشی نشان نمیدهند
- قادر به برقراری ارتباط از طریق چشمک زدن یا اشاره نیستند
- حرکات هدفمند و خودآگاه انجام نمیدهند
- نمیتوانند با محیط اطراف تعامل داشته باشند
- هیچ نشانهای از احساسات انسانی نشان نمیدهند
- هیچ نشانهای از آگاهی بروز نمیدهند
سطح هوشیاری در زندگی نباتی:
زندگی نباتی در فرهنگ عمومی ممکن است با سکته مغزی، مرگ مغزی یا کما اشتباه گرفته شود؛ اما این وضعیت از برخی جهات متفاوت است:
حالت حداقل هوشیاری (Minimally conscious state): فرد بهطور متناوب بین وضعیتهای آگاهی و عدم آگاهی تغییر میکند.
کما (Coma): در کما فرد هیچ گونه بیداری یا آگاهی ندارد؛ در حالی که در زندگی نباتی، فرد بیدار است و ممکن است چشمهای خود را باز نگه دارد.
مرگ مغزی (Brain death): در مرگ مغزی، هم مغز و هم ساقه مغز بهطور کامل و غیرقابل بازگشت از کار افتادهاند.
سندرم قفلشدگی (Locked-in syndrome): در این سندرم، فرد بهطور کامل هوشیار است اما به دلیل فلج کامل بدن قادر به صحبت کردن یا حرکت دادن اعضای بدن، زبان یا چشمها نیست.
بیشتر بدانید: نمونه برداری از تومور مغزی
این حالت چگونه تشخیص داده میشود؟
تشخیص وضعیت ناآگاه و بیپاسخ در افراد مبتلا به زندگی نباتی نیازمند بررسی دقیق از جنبههای مختلف است. این تشخیص معمولاً شامل موارد زیر است:
1. بررسی وجود یا عدم وجود چرخه خواب و بیداری: مشاهده اینکه آیا فرد چرخههای منظم خواب و بیداری دارد.
2. بررسی توانایی درک یا بیان زبان: ارزیابی اینکه آیا فرد قادر به درک یا بیان زبانی است.
3. ارزیابی واکنشها به تحریکهای خارجی: بررسی اینکه آیا فرد به تحریکهای بینایی، شنوایی، بویایی یا لامسه پاسخی پایدار، تکرارپذیر، هدفمند یا داوطلبانه نشان میدهد.
4. مشاهده عملکرد ساقه مغز: ارزیابی اینکه آیا ساقه مغز که مسئول کنترل علائم حیاتی مانند تنفس، ضربان قلب و فشار خون است، بهدرستی کار میکند.
بخشی از این اطلاعات از طریق مشاهده مستقیم توسط متخصص مغز و اعصاب بهدست میآید. اما برای ارزیابی دقیقتر و کاملتر، آزمایشها و تصویربرداریهای مختلفی نیز انجام میشود که شامل موارد زیر است:
EEG (الکتروانسفالوگرام): برای اندازهگیری و ارزیابی فعالیت الکتریکی مغز.
سیتیاسکن یا امآرآی: برای بررسی آسیب به مغز و ساقه مغز و ارزیابی ساختاری آنها.
اسکن PET (پوزیترون امیشن توموگرافی): برای ارزیابی عملکرد متابولیک مغز و بررسی فعالیت نورونها.
این تستها کمک میکنند تا میزان آسیب مغزی و هوشیاری فرد بهصورت دقیقتر مشخص شود.
بیشتر بدانید: نمونه برداری از تومور مغزی
چه چیزی میتواند منجر به بروز حالت زندگی نباتی شود؟
به طور کلی، آسیب حاد مغزی که میتواند ناشی از بیماری، تصادف، مصرف دارو یا جراحتهای شدید مغزی باشد، ممکن است فرد را در حالت ناآگاه و بیپاسخ قرار دهد که به آن زندگی نباتی گفته میشود. در این حالت، فرد علیرغم حفظ برخی عملکردهای پایهای بدن مانند تنفس و ضربان قلب، آگاهی از محیط و توانایی تفکر یا تعامل را از دست میدهد.
آسیب مغزی غیر ضربه ای و زندگی نباتی
این نوع آسیب مغزی زمانی رخ میدهد که به دلیل اختلال در خونرسانی و اکسیژنرسانی، مغز قادر به دریافت مقادیر کافی اکسیژن نباشد یا بافت مغز آسیب ببیند. برخی از دلایل عمدهای که میتوانند منجر به این وضعیت شوند عبارتند از:
- مصرف بیش از حد دارو: مصرف دوزهای بالای داروها میتواند باعث اختلالات جدی در عملکرد مغز شود.
- اختلالات دارویی شدید: تداخل داروها یا عوارض جانبی برخی داروها ممکن است باعث آسیب به مغز شود.
- آنسفالیت: التهاب مغز که ممکن است در اثر عفونت ویروسی ایجاد شود.
- حمله قلبی: زمانی که قلب نتواند بهطور مؤثر خونرسانی کند، ممکن است مغز از اکسیژن محروم شود.
- مننژیت: التهاب پردههای محافظ مغز و نخاع که ممکن است باعث آسیب جدی به مغز شود.
- نزدیک شدن به حالت غرق شدن یا خفگی: زمانی که فرد برای مدت طولانی از تنفس محروم باشد، مغز دچار کمبود اکسیژن میشود.
- مسمومیت غذایی و دارویی: برخی از سموم میتوانند به بافت مغز آسیب برسانند.
- آنوریسم پارهشده در مغز: پارگی رگهای خونی در مغز میتواند باعث آسیب جدی به بافت مغز شود.
- استنشاق دود: استنشاق دود ناشی از آتشسوزی یا مواد شیمیایی میتواند منجر به کاهش اکسیژن و آسیب مغزی شود.
- سکته مغزی: زمانی که خونرسانی به بخشی از مغز متوقف شود، بافت آن قسمت آسیب میبیند و ممکن است فرد به حالت زندگی نباتی برسد.
آیا زندگی نباتی درمان دارد؟
متأسفانه هیچ درمان دارویی، سوزنی، سنتی یا خانگی موثری برای درمان زندگی نباتی وجود ندارد. در عوض، تمرکز تیم درمانی بر مراقبتهای حمایتی است تا عملکرد مغز بهبود یابد و از عوارض احتمالی جلوگیری شود. در این مدت، فرد بهطور دقیق برای هرگونه تغییر یا نشانههای بهبود تحت نظر قرار میگیرد. اقدامات پیشگیرانهای نیز برای جلوگیری از عوارض احتمالی انجام میشود، از جمله:
- پیشگیری از عفونتهای بدنی
- جلوگیری از ابتلا به ذاتالریه (پنومونی)
- مراقبت از نارساییهای تنفسی
مراقبتهای حمایتی میتواند شامل موارد زیر باشد:
تعبیه لوله تغذیه: برای تأمین مواد مغذی مورد نیاز بدن فرد.
تغییر موقعیت بدن بهطور منظم: بهمنظور جلوگیری از زخمهای فشاری و زخم بستر.
فیزیوتراپی ملایم: برای تمرین و حرکت دادن مفاصل.
مراقبتهای پوستی: جلوگیری از زخم و التهاب پوست.
مراقبت از بهداشت دهان: برای جلوگیری از عفونتهای دهانی.
مدیریت عملکرد روده و مثانه: برای کنترل مناسب این عملکردها.
علاوه بر این، متخصصان ممکن است خانواده بیمار را ترغیب کنند تا در تحریک حواس و ایجاد پاسخ در فرد مبتلا از طریق فعالیتهای زیر مشارکت داشته باشند:
- صحبت کردن با بیمار درباره موضوعاتی که با آنها آشناست (مانند خاطرات، علایق یا وابستگیها).
- پخش موسیقی، تلویزیون یا فیلمهای مورد علاقه.
- نمایش عکسهای خانوادگی برای یادآوری خاطرات گذشته.
- افزودن عطرهای مورد علاقه یا رایحههای دلپذیر به اتاق.
- نوازش کردن بدن، دست یا بازوی بیمار.
روند درمان افراد مبتلا به زندگی نباتی عمدتاً در بیمارستان انجام میشود، اما در برخی موارد، این افراد ممکن است به خانه سالمندان یا مراکز مراقبتهای طولانیمدت منتقل شوند تا در محیطی مناسبتر تحت مراقبت قرار گیرند.
بیشتر بدانید: لرزش بدن از داخل
عوارض زندگی نباتی
زندگی نباتی ممکن است با عوارض جدی همراه باشد، زیرا فرد در این حالت توانایی مراقبت از خود را از دست میدهد و بدن به مراقبتهای مداوم نیاز دارد. برخی از عوارض شایع در این وضعیت عبارتند از:
1. عفونتها: یکی از مهمترین عوارض زندگی نباتی، عفونتهای مکرر است. این عفونتها ممکن است در دستگاه ادراری یا تنفسی (مانند ذاتالریه) رخ دهند، زیرا فرد توانایی کنترل این عملکردها را ندارد.
2. زخمهای بستر: به دلیل عدم تحرک، بیمارانی که در زندگی نباتی هستند در معرض خطر زخمهای فشاری یا زخم بستر قرار میگیرند که به دلیل فشار مداوم روی نقاط خاص بدن ایجاد میشود.
3. مشکلات تنفسی: ضعف عضلات تنفسی و ناتوانی در تنظیم خودکار تنفس ممکن است منجر به مشکلات تنفسی و نارسایی تنفسی شود. نیاز به دستگاههای تنفسی مانند ونتیلاتور ممکن است ضروری باشد.
4. نارسایی عضلانی: نبود تحرک منظم باعث ضعف و کاهش قدرت عضلات و سفتی مفاصل میشود. این موضوع میتواند تحرک بیمار را در صورت بهبودی نیز تحت تاثیر قرار دهد.
5. تغذیه ناکافی: بسیاری از افراد مبتلا به زندگی نباتی قادر به غذا خوردن نیستند و نیاز به لوله تغذیه دارند. این وضعیت ممکن است منجر به سوءتغذیه یا عوارض مرتبط با دستگاه گوارش شود.
6. مشکلات گوارشی: مشکلات مربوط به هضم و عملکرد روده، از جمله یبوست یا اسهال، به دلیل عدم تحرک و کاهش مصرف مواد غذایی رایج هستند.
7. لخته شدن خون (ترومبوز وریدی عمقی): به دلیل بیتحرکی طولانیمدت، خون در رگها ممکن است تجمع یافته و منجر به تشکیل لختههای خونی شود که میتواند به ریهها مهاجرت کرده و باعث آمبولی ریوی شود.
8. اختلالات قلبی: به دلیل کاهش فعالیت بدنی، عملکرد قلب ممکن است ضعیف شود و فرد در معرض مشکلات قلبی مانند نارسایی قلبی قرار گیرد.
9. افت عملکرد کلیه و مثانه: مشکلات مربوط به کنترل مثانه و عدم تحرک ممکن است منجر به نارسایی کلیه یا عفونتهای ادراری شود.
علائم بیرون امدن از زندگی نباتی چیست؟
اولین نشانههای بهبودی در افراد مبتلا به زندگی نباتی ممکن است بهصورت پاسخهای ساده به تحریکات خارجی یا دستورات ساده ظاهر شود. برای مثال، اگر بیمار قادر باشد به یک دستور ساده مانند فشار دادن دست همراه یا تکان دادن سر پاسخ دهد، این میتواند نشانهای از بازگشت برخی از عملکردهای شناختی و حرکتی باشد.
برخی از نشانههای اولیه بهبودی شامل موارد زیر است:
- پیروی از دستورات ساده: مانند فشار دادن دست یا حرکت دادن انگشتان.
- تکان دادن سر: بهعنوان پاسخی به سوال یا تحریک خارجی.
- دستبردن به یک شی یا تلاش برای گرفتن آن: که نشاندهنده تلاش فرد برای تعامل با محیط است.
- اشاره کردن یا تکان دادن دست: بهمنظور ارتباط برقرار کردن با اطرافیان.
این رفتارها نشاندهندهی بهبود تدریجی تواناییهای شناختی و ارتباطی فرد هستند و ممکن است اولین گامها در مسیر بهبودی باشد.
سخن پایانی
وضعیت عصبی ناآگاه و بیپاسخ به معنای مرگ مغزی نیست. در این وضعیت، ساقه مغز همچنان فعالیت دارد و بیمار دارای چرخههای منظم خواب و بیداری است، اما فرد از محیط اطراف خود بیخبر بوده و نمیتواند با آن تعامل داشته باشد. این حالت معمولاً پس از دورهای از کما رخ میدهد.
در این وضعیت، فرد ممکن است به نظر بیدار باشد (چشمها باز میشوند)، اما هیچ نشانهای از آگاهی یا پاسخ به محیط نشان نمیدهد. در حالی که در مرگ مغزی، عملکردهای پایهای ساقه مغز از بین رفته و فرد هیچ گونه فعالیت مغزی یا امکان بازگشت به آگاهی ندارد.
درمان در وضعیت ناآگاه و بیپاسخ عمدتاً شامل مراقبتهای حمایتی است، مانند تغذیه از طریق لوله، تغییر وضعیت بدن برای جلوگیری از زخمهای بستر، و مراقبتهای تخصصی دیگر. بهبودی در این وضعیت به میزان و شدت آسیب وارد شده به مغز بستگی دارد و ممکن است با مشاهده علائم تدریجی بهبودی یا بازگشت برخی از عملکردهای شناختی، مانند پاسخ به تحریکات ساده، همراه باشد.
“با دکتر حسین زاده بختوری، اعتمادی به آینده سالمتان”